برخی از نوابغ موسیقی از ۴ سالگی شروع به تمرین کردند، اما همهی افراد نه میخواهند و نه نیاز دارند تا در این سنِ کم به سراغ علایقشان بروند. در مدرسه این افراد بیشتر مورد توجه معلم و مدیر قرار میگیرند و نمرات بیشتری در دروس مدرسه کسب می کنند و بیشتر مورد تشویق قرار میگیرند. برای مثال شخصی می توانست هوش IQ (تستی که مبنای ریاضیات دارد) بالایی نداشته باشد اما نقاش، موسیقی دان، آشپز، حساب دار یا خیاط حرفه ای باشد.ناگفته پیداست که پیشرفت فوق العاده ای در کارش دیده میشد و موقعیت شغلی و مزایای فوق العاده ای عایدش کرد. استعداد ظرفیت بالقوه جسم و ذهن شما در حوزه ای مشخص است که به شما قدرت ویژه ای برای رشد یک مهارت می دهد. حکم نمایندگی شما بعد از انجام مراحل اداری و شروع آموزش اولیه از طریق پست سفارشی برایتان ارسال خواهد شد . مالیات بر درآمد، ملک، اجاره و مالیاتهای مربوطه به شعبه و پرداخت به موقع آن به عهده ی مدیر عامل شعبه میباشد . پاول بروکا و سر فرانسیس، اولین دانشمندانی بودند که به فکر یک راهکار عملی برای سنجش هوش افتادند. آن ها با اندازه گیری میزان بزرگی جمجمه، سعی داشتند یک رابطه خطی بین سایز جمجمه و میزان هوش برقرار کنند که البته ناموفق بودند.با این توضیحات، باید گفت بهترین زمان برای استعدادیابی کودکان بازهی ۳ تا ۶ سالگی خواهد بود. برای اینکه دریافت آموزش سبب میشود ذهن کودک عزیزتان آن بکر بودن را از دست بدهد. پس در این مسیر هوارد گاردنر 8 نوع هوش را معرفی می کند که هوش IQ در دسته هوش منطقی و ریاضی قرار می گیرد، پس در این جا قابل لمس است که لزوما بالا بودن یا پائین بودن نمره IQ تضمین کننده آینده افراد نیست.کادر مجرب و متخصص مرکز مشاوره مکث، با انجام تست های استاندارد بررسی انواع هوش، توانایی های کودکان شما را شناسایی کرده و متناسب با توانایی های آن ها، برنامه های گام به گام رشد شخصیت و انواع هوش را ارایه می دهند. در مدرن ترین سیستم تست آی کیو، عدد صد به عنوان متوسط آی کیو در یک جامعه در نظر گرفته می شود و افراد بالاتر از آن باهوش در نظر گرفته می شوند و افراد پایین تر از صد، درجاتی از دیر آموزی و نا آموزی را نشان می دهند. جوامع بشری از زمانی که دریافتند به واسطه قدرت ذهنی و هوش تک تک اعضایشان است که توانسته اند پیشرفت کنند و سرامد تمامی فرم های حیات ساکن بر زمین گردند، به اهمیت استعدادیابی پی برده و به دنبال روشی برای سنجش هوش افراد و تقسیم آن ها در شغل های مختلف با توجه به هوششان بوده اند. والد آگاه بعد از طی کردن مراحل بالا و شناخت تیپ شخصیتی فرزند خود و پیدا کردن نقات قوت و نقات ضعف، آن را جهت دهی میکند.ممکن است من با یک استعداد خاص بدنیا بیام اما متاسفانه در شرایط و محیطی قرار نگیرم که این استعداد رو پیدا کنم و شکوفا کنم و به اون بپردازم دقیقا ممکن در محیطی قرار بگیرم که بدنیا اومدم اصلاً نابود بشه و در ضمیر ناخودآگاه من مدفون بشه و اصلاً بیرون نیاد. قطعا بزرگترین سرمایه هر شخصی خود اوست سرمایه گذاری روی استعدادهای هر شخصی می تواند به شناخت بهتر او توسط خودش، خوشحالی بیشتر، چالش های همگون با ذهن و ذایقه او منجر شود که در نهایت این رضایت های فردی می تواند به رضایت های اجتماعی نیز منجر شود. به یاد دارم زمانی در شرکتی کار میکردم که دو نفر برنامه نویس در آنجا مشغول کار بودند. یکی از این دو نفر به قدری به کارش علاقه داشت که زمانی که مشغول کار می شد گذر زمان را فراموش می کرد.در این فضا مربی همواره در کنار کودک است و با آموزش های غیر مستقیم به او آموزش می دهد که چه فعالیت هایی را انجام دهد. این فضا، فضایی نیست که به اجبار برای کودک طراحی شده باشه، بلکه با انتخاب اوست. ارتباطات رو و کانکشن اون رو با محیط خانواده و چه با محیط دوستانش و محیط اجتماعی بیشتر برقرار می کند. جامعه ای که تمام افراد کارهای مورد علاقه خود را انجام داده و براساس سلیقه خود به انجام کارها اقدام می کنند باعث افزایش سلامت روانی جامعه می شود. خب کاملا مشخص است که این کودک دچار برآورده کردن آرزوهای خانواده خود شده و در یک پروسه کاملا پر فشار و استرس سعی می کند آرزوهای آن ها را برآورده کند تا جایی که دیگر مثل یک آدم آهنی یا یک فرد کنترل گسیخته در آینده عمل خواهد کرد. درگذشته، چنین به نظر می آمد که اگر فردی، ریاضیدان، پزشک یا فیزیکدان بشود قطعا این فرد بسیار بسیار باهوش تر از یک خیاط،نجار و یا یک مکانیک، شمرده می شود.<img width="427" src=" |